Friday 28 November 2014

1000 سال زندان برای بهائیان ایران

در چندماه اخیر فشارهای اقتصادی و اجتماعی برجامعه بهایی ایران به موازات دستگیری و زندانی کردن وسیع افراد این جامعه افزایش یافته که بررسی روند این برخوردها نشان از پیگیری پروژه نابودی تدریجی جامعه بهائیان درایران پس از جمهوری اسلامی دارد.
به گزارش سحام، هم اکنون بیش از۱۳۰ بهایی زن و مرد در زندان‌های مختلف جمهوری اسلامی به‌سر می‌برند. این افراد احکامی از یک‌سال تا ۲۰ سال را در پرونده خود دارند. بیشترین میزان حکم را هفت نفرعضوهیات مدیره این جامعه دارند که هرکدام ازآن‌ها به ۲۰ سال حبس محکوم شده اند. درچند ماه اخیرفشارهای اقتصادی براین جامعه چون تعطیلی گسترده و مداوم محل کسب افراد این جامعه درشهرهای سمنان، همدان و بندرعباس و مصادره اموال برخی از تجارآن‌ها به همراه افزایش فشارهای اجتماعی چون منع گسترده از ادامه تحصیل جوانان این جامعه در دانشگاه‌های ایران و تهدید حیات دانشگاهی که خود برای ادامه تحصیل جوانان جامعه ایجاد کرده، رو به افزایش بوده است.
درکنکور امسال بیش از ۳۰ نفر از جوانان بهایی توانستند از سد کنکور بگذرند، اما دربرابرمانع گزینش قادربه پیشروی نشدند و چون دیگر هم‌کیشان خود درسال‌های گذشته چاره‌ای جز رفتن به دانشگاه زیر زمینی جامعه بهائیان ایران نداشتند.
بررسی چگونگی رفتار مقامات جمهوری اسلامی از بدو تاسیس تاکنون نشان می‌دهد که در۳۵ سال گذشته سه استراتژی اقتصادی، اجتماعی وامنیتی به موازات یک‌دیگر برای نابودی تدریجی این جامعه در ایران جمهوری اسلامی در پیش گرفته شده و به اجرا گذاشته شده است.
درحوزه اقتصادی برآورد می شود که به قیمت‌های امروز، جمهوری اسلامی بیش ازهزارمیلیارد دلار ازاموال عمومی و فردی اعضای این جامعه را در۳۵ سال گذشته مصادره کرده است. این اموال تقریبا درتمام ایران پراکنده اند. مهم‌ترین و بزرگ‌ترین ارقام آن را می‌توان درتهران، سمنان، یزد، اصفهان و مازنداران جستجو کرد. مجموعه ۱۷ میلیون متر مربعی شهرک محلاتی که هم اکنون دراختیار افراد سپاه پاسداران قرار دارد، ساختمان «حضیره القدس» که مکان فعلی حوزه هنری درمحل تقاطع خیابان حافظ – طالقانی تهران است، مراکز دینی آن‌ها که در۲۲ استان کشور به صورت رسمی وجود داشت و تمام ظلع شمالی خیابان سپه که متعلق به خاندان عزیزی بود وهنوز هم پاساژعزیزی تهران درجمهوری یادگارآن خاندان است، به همراه کارخانه تولید لوازم خانگی ارج که متعلق به خانواده ارجمندی است و تمام اموال و داریی‌های هژبر یزدانی که بزرگ‌ترین مجموعه تولید گوشت، چرم و دام‌پروری خاورمیانه را درسمنان ایجاد کرده بود، تنها بخش کوچکی ازاموال عمومی وخصوصی جامعه بهائیان ایران است که در ۳۵ سال گذشته توسط مقامات محلی و سیاسی جمهوری اسلامی مصادره شده است. تخیله ساکنان چند روستا دراطراف تبریز، ساری و یاسوج درکهگیلویه و بویراحمد و مصادره زمین‌های آن‌ها نیز از دیگر اقدامات برای تضعیف جامعه بهائیان ایران بوده است.
براثر این فشارهای اقتصادی، جابجایی گسترده جغرافیایی درمیان این جامعه صورت گرفت و بسیاری ازآن‌ها با رها کردن اموال و زمین و خانه‌های خود به شهرهای دیگر و یا کشورهای خارجی مهاجرت کرده اند. این اقدام سبب شده که اموال آن‌ها به عنوان اموال بی صاحب مورد دست‌برد قرار گیرد. آن‌ها با در دست داشتن اسناد قانونی این املاک، قادر به بازپس گیری آن‌ها نیستند. این اموال سال‌ها است که فروخته شده و افراد دیگری درآن‌ها ساکن‌اند. درحالی که صاحبان اولیه آن‌ها درشهرهایی چون تهران واصفهان درشرایط نامناسب اقتصادی به‌سر می‌برند.
دربخش امنیتی نیزنگاه تضعیف ونابودی این جامعه با شدت و ضعف‌هایی در دوران‌های مختلف جمهوری اسلامی همراه بوده است. در دهه ابتدایی انقلاب ۲۲۵ نفر از اعضای این جامعه اعدام شدند و صدها نفر از آن‌ها سال‌های زیادی ازعمرخود را در زندان‌های مختلف، به ویژه در رجایی شهر و اوین گذرانده‌اند. تنها دوبارتمام اعضای هیئت مدیره ۹ نفره این جامعه دستگیر و کشته شدند و هنوز از سرنوشت آن‌ها خبری در دست نیست.
اعضای این جامعه درابتدای انقلاب بیش از۶۰۰ هزارنفر بودند که هم اکنون به رغم افزایش نرخ رشد جمعیت، این جامعه با کاهش نفوس خود مواجه شده و برآوردها نشان می‌دهد که دربهترین حالت تعداد آن‌ها به ۴۰۰ هزار نفر می‌رسد. بسیاری از آن‌ها سال‌ها است درگوشه و کنارجهان پراکنده شده‌اند.
درحوزه اجتماعی با محدود کردن امکان تحصیل و کار برای افراد این جامعه، پروژه زمین‌گیرکردن و نابودی بهائیان ایران رو به تکمیل است. اخراج این افراد از ادارات دولتی با پیروزی انقلاب شروع شد و هم اکنون سال‌ها است که از تحصیل آن‌ها در دانشگاه‌های کشور ممانعت به عمل می آورند.
تعدادی از خانواده‌های بهائیان ایران به صورت دسته‌جمعی در زندان هستند. حتی در موردی پدربزرگ، پدر، و نوه با هم در زندان هستند. زندانی بودن هم‌زمان پدر و مادریک خانواده به همراه فرزندان‌شان برای افراد این جامعه، دیگر به امری بدیهی تبدیل شده است.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که هم اکنون افراد این جامعه به بیش از هزارسال زندان محکوم شده اند و ۱۳۵ نفر آنها در حال گذراندن این سال ها هستند .
سهام نیوز

تعطیلات مقدسه یا ایام محرمه

در هر سال بهائی 9 روز به نام ایام محرمه وجود دارد .
که دران روزها بهائیان کار اداری و مالی و تجاری را
تعطیل می کنند .
این ر وز ها در حقیقت در حقیقت سال روز وقایعی مربوط
به شخصیت های بارز این دیانت است و بقرار زیر میباشند ....
1 - نوروز .....نخستین روز از سال بهائی =اول فروردین = 21 مارچ
2 -روز نخست عیدرضوان = روز اظهار امرعلنی حضرت بهاءالله
= اول اردیبهشت = 21 اپریل
3 - روزنهم عیدرضوان = 9 اردیبهشت =29 اپریل
4 - روز دوازدهم عیدرضوان = 12 اردیبهشت = 2 می
5 - روز بعثت حضرت باب = 2 خرداد = 23 می
6 - روز صعود حضرت بهاءالله = 8 خرداد =29 می
7 - روز شهادت حضرت باب = 18 تیر = 9 جولای
8 - روز ولادت حضرت باب = 28 مهر = 30 اکتبر = اول محرم
9 - روز ولادت حضرت بهاءالله =21 ابان = 12 نوامبر = دوم محرم
علاوه بر ایام نه گانه فوق 2 روز دیگر نیز بعنوان ایام محرمه خوانده می شود .
لیکن کار کردن در ان روز جایز است .
1 - روز 26 نوامبر = یوم میثاق
2- 28 نوامبر = صعود حضرت عبدالبهاء
ناگفته نماند چنانچه لحظه تحویل سال پیش از غروب افتاب واقع شود .
انروز عید نوروز و نخستین روز از سال نومحسوب می گردد.
بنابراین برابری و تطابق شروع ماههای بهائی و نیز ایام محرمه از نظرشمسی
و میلادی گاه بدینگونه که یاد شده است نمیباشد . یک روز اختلاف وجود دارد .
لیکن در کشورهائی که دارای تقویم میلادی هستند برای بهائیان همواره 21 مارچ
عید نوروز ونخستین روز از سال نو بهائی قلمداد می گردد.

ـــــــــ صعود حضرت عبدالبهاء ــــــــــ


حضرت عبدالبهاء در ۲۸ نوامبر ۱۹۲۱، جهان بهائی و شهروندان حیفا
را دچار حزن و اندوه عمیقی نمود
حضرت عبدالبهاء مدّت ها قبل از آنکه واقعۀ صعودشان به ملکوت
الهی واقع شود ، در لوحی به احبّاء فرمودند

« شما نباید نظر به شخص عبدالبهاء داشته باشید زیرا عاقبت
شما را وداع خواهد نمود ، بلکه باید نظر به کلمة الله داشته
باشید. اگر کلمة الله در ارتفاع است مسرور و مشعوف و
ممنون باشید ... زیرا اهمّیّت در هیکل مقدّس امرالله است نه
در قالب جسمانی عبدالبهاء ... »

( قرن بدیع ، صص 3 ـ 632 و ایّام تسعه
ص 526 )
*******************
( من ميروم لکن شما بايد بر خدمت امر الله برخيزيد قلبتان پاک باشد
نيّتتان خالص شود تا مستفيض از فيوضات الهيّه گرديد. )
ـــ حضرت عبدالبهاء

*******************
« به یقین مبین بدانید که خواه من در این عالم باشم یا نباشم
همیشه در میان شما حاضرم »
ـــ حضرت عبدالبهاء

*******************
« شب و روز در مدّت حیات آرام نگرفتم. بی نهایت آرزومندم
که ببینم احبّای عزیز مسئولیت امر مبارک را به عهده می گیرند »
ـــ حضرت عبدالبهاء

ـــــــــــــــــــــــــ
بياييد ، بياييد که جان دل ما رفت
بگرييد ، بگرييد که آن خنده گشا رفت

برين خاک بيفتيد که آن آلاله فرو ريخت
برين باغ بگرييد که آن سرو فرا رفت

درين غم بنشينيد که غم خوار سفر کرد
درين درد بمانيد که اميد دوا رفت

دگر شمع مياريد که اين جمع پرکند
دگر عود مسوزيد کزين بزم صفا رفت

لب جام مبوسيد که آن ساقي ما خفت
رگ چنگ ببريد که آن نغمه سرا رفت

رخ حسن مجوييد که آن اينه بشکست
گل عشق مبوييد که آن بوي وفا رفت

نواي ني او بود که سوط غزلم داد
غزل باز مخوانيد که ني سوخت ، نوا رفت

ازين چشمه منوشيد که پر خون جگر گشت
بدين تشنه بگوييد که آن آب بقا رفت

سر راه نشستيم و نشستيم و شب افتاد
بپرسيد ، بپرسيد که آن ماه کجا رفت

زهي سايه ي اقبال کزو بر سر ما بود
سر و سايه مخواهيد که آن فر هما رفت

محمد نوری زاد

               
آخوندها در طول تاریخ همیشه به دشمنی نیاز داشته اند که کاسه کوزه ها را روی سر بهائیان \بشکنند
در 160 سال گذشته آخوندها با کوبیدن بر سر بهائیان خواسته اند که خودشان را ثابت کنند. هیچ وقت صدا و سیما یک بهائی درس خوانده را نیاورده تا با دانشمندان اسلام که الی ما شاء الله در حوزه های علمیه هستند، بحث کند. همیشه یک جانبه بحث می کنند چون بلد نیستند دفاع کنند. بهائیان قربانیان خاموش این 36 سالند و هیچ پناهی ندارند. حتی اصلاح طلبان که فکر می کنند پیشرفته هستند، حاضر نیستند از حقوق بهائیان دفاع کنند

Tuesday 18 November 2014

محکومیت به حبس دو شهروند بهایی در یزد


 طناز محمدی و ایرج لهراسب دو شهروند بهایی یزد، مجموعا به ۳ سال زندان محکوم شدند
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، دو شهروند بهایی به نامهای “طناز محمدی” و “ایرج لهراسب” که در ۸ تیر ماه سال جاری توسط ماموران امنیتی در منازل شخصی در شهر یزد بازداشت شده بودند پس از گذشت بیش از چهار ماه بازداشت موقت در زندان یزد به حبس تعزیری محکوم شدند
بنا به حکم بدوی دادگاه انقلاب یزد، ایرج لهراسب به دو سال و طناز محمدی به یک سال حبس تعزیری محکوم گردیدند
قابل ذکر است این دو شهروند بهایی ساکن یزد به اتهام خبررسانی در رابطه با نقض حقوق شهروندان بهایی در فیس بوک دستگیر شده اند

فاران حسامی به مرخصی آمد


 فاران حسامی از شهروندان بهایی و استاد دانشگاه آنلاین بهایی که از دوسال و نیم پیش در زندان بسر می‌برد، برای اولین بار به مرخصی آمد
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فاران حسامی شهروند زن بهایی که هنگام بازداشت فرزندش آرتین ۳ ساله بود، به همراه همسرش کامران رحیمیان به اتهام تدریس در دانشگاه آنلاین بهاییان به ۵ سال زندان محکوم شدند
فاران حسامی هنگامی که در حال پیگیری امور قضایی همسر زندانی خود در دادسرای مقدس اوین بود، جهت اجرای حکم بازداشت و روانه بند زنان زندان اوین شد.
طی روز جاری فاران حسامی بعد از دوسال و نیم زندان برای یک مرخصی سه روز از زندان اوین به خانه بازگشت
گفتنی ایست، همسر وی کامران رحیمیان همچنان در زندان رجایی شهر کرج بسر می‌برد

Sunday 9 November 2014

ممانعت از دفن «مهنا»ی ۱۲ ساله به دلیل باورهای مذهبی


طی روزهای گذشته خبری منتشر شد که از عدم صدور جواز دفن برای یک دختر نوجوان ۱۲ ساله در تبریز به دلیل اعتقاد به دین بهایی، اطلاع می‌داد. با گذشت ۲۱ روز از درگذشت این دختر نوجوان که «مهنا سمندری» نام دارد، مسئولین شهر و گورستان تبریز همچنان پیکر بی‌جان این دختر نوجوان را بدون ارائه پاسخ به خانواده‌اش در سردخانه نگه داشته‌اند. در جهت روشن‌تر شدن بیشتر موضوع، پرسش‌هایی را با یکی از نزدیکان مهنا در تبریز مطرح کردیم:

بیخبری از یک شهروند بهایی پس از بازداشت

 حمید عزیزی شهروند بهایی ساکن همدان از یازده روز پیش بازداشت و تا این لحظه از وضعیت وی اطلاعی بدست نیامده است
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در تاریخ ۲۹ مهر ماه ماموران اداره اطلاعات همدان به منزل حمید عزیزی شهروند بهایی ساکن شهر مزبور یورش برده و پس از چندین ساعت بازرسی منزل و ضبط کامپیو‌تر، لپ تاب، کتب و جزوات مربوط به آیین بهایی، نامبرده را نیز بازداشت و به نقطه نامعلومی انتقال دادند
علیرغم مراجعه خانواده عزیزی به ستاد خبری اداره اطلاعات و وعده ماموران مبنی بر آزادی حمید عزیزی، تاکنون هیچ خبری از او در دست نیست
گفتنی است، منزل نامبرده یک بار دیگر نیز بدون حضور وی مورد تفتیش قرار گرفت
قابل ذکر است فرزند آقای عزیزی هم از مدرسه احضار و مورد بازجویی قرار گرفته است همچنین همسر و برادر نامبرده نیز به اداره اطلاعات همدان احضار و مورد بازجویی قرار گرفته‌اند

قبرستان بهاییان

-پس از انقلاب، قبرستان بهاییان تبریز مصادره شد و از آن زمان، اموات بهایی در گورستان عمومی شهر به نام «وادی رحمت» دفن گردیدند تا آنکه در سال ۱۳۹۳ مسئولین «وادی رحمت» از دفن یک متوفی بهایی ممانعت به عمل آوردند. از آن تاریخ به بعد بیش از ۲۰ فرد بهایی در تبریز فوت کرده‌اند که به هیچ کدام اجازه دفن داده نشده است. بهانه‌ای که مسئولین مربوطه برای این اقدام خویش می‌آورند اینست که نمی‌توان مردگان بهایی را در کنار مسلمانان دفن کرد چون این کار یک نوع تبلیغ محسوب می شود. فقط به شرطی اجازه دفن داده می‌شود که بهایی متوفی بدون تابوت و طبق شرع اسلام، خاکسپاری گردد. بهاییان هم چون مکان دیگری برای دفن در اختیار نداشتند، در انتظار اینکه مسئولین جایی را برای دفن مرده به ایشان بدهند جسد را به سردخانه گورستان می‌سپردند ولی متاسفانه، پس از چند روز خبردار می‌شدند پیکر متوفی بدون اطلاع خانواده و بی‌انجام مراسم مذهبی توسط ماموران در قبرستان بهاییان شهر میاندوآب یا ارومیه دفن گردیده است. طبق احکام آیین بهایی، در جهت احترام به اموات، فاصله زمانی محل فوت تا محل دفن نباید از یک ساعت تجاوز نماید. با توجه به فاصله شهر میاندوآب و ارومیه تا تبریز که بیش از یک ساعت است، به نظر می‌آید این اقدام در جهت جریحه دارکردن احساسات مذهبی بستگان متوفی بهایی انجام می‌شود. در طی این مدت بهاییان تبریز برای تظلم خواهی و گرفتن زمین برای دفن اموات به مراجع مختلف قانونی محلی و ملی مراجعه و نامه نوشته‌اند که تاکنون هیچ پاسخی دریافت نکرده‌اند

Saturday 8 November 2014

حکم زندان برای یک زن بهایی در سمنان

در سال ٨٤ در دوره آخر ریاست جمهوری خاتمی به علت نوشتن نامه ای خطاب به خاتمی در خصوص ستمهای وارد شده بر شهروندان بهایی و تحویل نامه به مسئولان امور، به اتهام تبلیغ علیه نظام دستگیر و به ٩١ روز حبس تعلیقی محکوم شد.
در ابتدای سال ٨٨ وی دوباره دستگیر شد و مدت پنج روز را در بازجویی و انفرادی سپری کرد. در تمام دوران بازجویی دختر ١٨ ماهه وی – سهی جابری – در انفرادی به همراه وی بود.
بعد از تشکیل دادگاه به ریاست قاضی زنگویی به ١٨ ماه حبس در زندان اوین محکوم شد و بعد از تجدید نظر حکم وی به اتهام تبلیغ علیه نظام و تشکیل گروه در قالب درس اخلاق که به تعلیم و تربیت اطفال بهایی مشغول بوده عینا تایید و منجر به زندانی شدن وی در سال های ٨٩ و ٩٠ شد.
وی مجددا در ١٠ خرداد ٩٣ توسط ماموران وزارت اطلاعات سمنان داخل منزل خود دستگیر شد و به مدت ٤٥ روز محبوس بود. در طی این ایام بازجویی تحت فشارهای فراوان برای اقرار به اتهام تبلیغ علیه نظام قرار داشت.
وی در تاریخ ١٦ مرداد ١٣٩٣ در دادگاهی که به ریاست قاضی امیری تشکیل شد و ٤٥ دقیقه بیشتر طول نکشید به ١ سال حبس محکوم شده است که در حال حاضر وکیل وی آقای مزدک اعتماد زاده از وکلای حقوق بشری ساکن تهران مشغول نوشتن لایحه‌ی تجدید نظر است.
وی دو کودک ١٢ و ٧ ساله نیز دارد و به شدت نگران وضعیت روحی کودکان خود است.
در سال ١٣٨٥ شهروند بهایی سوسن تبیانیان از یک “کلینیک روانشناختی” درشهر سمنان که در آن مشغول به کار مشاوره و اختلالات یادگیری کودکان بود با فشار اداره اطلاعات و با این عنوان که مشغول به کار فرهنگی است و بهاییان حق کار فرهنگی ندارند، اخراج شد.
بعد از اخراج از کلینیک روان شناختی وی جواز کسب مغازه گرفت که بعد ٣ سال در سال٨٨ و بعد از محکومیتش این جواز نیز باطل و متعاقب آن مغازه اش پلمپ و در نتیجه بیکار شد.
سوسن تبیانیان چنانکه شرح داده شد، هم اکنون به یک سال زندان محکوم شده است.