Sunday 30 March 2014

محکومیت چهار شهروند بهایی ساکن مشهد به ۱۲ سال و ۸ ماه

خبرگزاری هرانا – چهار شهروند بهایی ساکن مشهد بنام‌های نیکا خلوصی، نوا خلوصی، ادیب شعاعی و مهسا مهدوی از ۸ ماه تا ۶ سال حبس تعزیری محکوم شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این شهروندان بهایی که چندی پیش در شعبه ۳ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی سلطانی محاکمه شدند، متهم به تبلیغ بهاییت و تبلیغ علیه نظام اسلامی همچنین عضویت در تشکیلات بهاییت می باشند.
اسامی شهروندان بهایی مزبور عبارتست از:
نیکا خلوصی: محکوم به شش سال حبس تعزیری – نوا خلوصی: محکوم به چهار سال و نیم حبس تعزیری – ادیب شعاعی: محکوم به یک سال و نیم حبس تعزیری – مهسا مهدوی: محکوم به هشت ماه حبس تعزیری.

نامه ۴۶ شهروند بهایی ایول به مقامات قضایی

خبرگزاری هرانا – شهروندان بهایی «ایول» که طی سال‌های گذشته با تخریب منازل و سپس مصادره اموال خود روبرو بوده‌اند طی نامه‌ای به مسئولین قضایی می‌نویسند: جمهوری اسلامی، حکومتی علوی است حکومتی که مولای آن حضرت علی علیه السلام در زمان حاکمیت خود طبق روایات می‌فرمایند: «اگر بشنوم خلخالی را از پای زنی یهودی بربایند، شب خواب به چشمانم راه ندارد.» (یهودیانی که با مسلمانان همواره در حال جنگ بودند.) و یا به روایت دیگر هنگام صدور حکم فرمانداری برای مالک اش‌تر برای کشور مصر می‌فرمایند: «مالک به جائی می‌روی که مردمش یا برادران دینی تواند و یا در خلقت مثل تو می‌باشند لذا با همه یکسان رفتار کن.»
ش. ۱۴: ضمیمه بسمه تعالی الکریم
۵/۱۲/۱۳۹۲
حضور مدیر کل محترم دادگستری استان مازندران حضرت حجة الاسلام تقوی فرد
با کمال احترام اینجانبان امضاء کنندگان ذیل این عریضه، ضمن عرض تبریک و تهنیت به مناسبت انتصاب شایسته حضرت عالی در پست ریاست کل دادگستری استان، معروض حضور می‌داریم که ما ساکنین قدیمی روستای ایول از توابع چهاردانگه به مرکزیت شهرستان کیاسر، از قدیم و ندیم و پشت اندر پشت و آباء و اجدادی در روستای مذکور با بقیه ساکنین آن با مسالمت و صلح و صفا زندگی می‌کردیم؛ و در آنجا خانه سرا و زمین‌های مزروعی و باغ داشته‌ایم. تا اینکه انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و به تحریک عده‌ای معدود، تعدادی از افراد نا‌آگاه محلی، به عنوان اینکه ما معتقد به آئین بهائی هستیم، شروع به آزار و اذیتمان نمودند. تعدیات و مزاحمات آنان به اوج خود رسید، بطوریکه سلب امنیت مالی و جانی پیدا نمودیم، و با این حال با تعلق خاطری که نسبت به زادگاه خود داشتیم، امور خود را به خدا سپردیم؛ تا اینکه به سال ۱۳۶۲ ما را از محل آواره و در به در نمودند و مجبور به سکونت در ساری و شهر‌های مجاور آن شدیم.
با این وصف، همچنان به زادگاه‌مان و ساکنین آنکه با بسیاری از آنان نسبت خویشاوندی داشتیم، رفت و آمد می‌کردیم و از خانه سرای خود و باغات و اراضی مزروعی خویش در فصول سال استفاده می‌نمودیم، و پیوسته حضور فیزیکی در آن محل داشتیم؛ تا اینکه در تیر ماه ۱۳۸۹ اطلاع حاصل نمودیم که به تحریک‌‌‌ همان معدود افراد نا‌آگاه، و با فراهم نمودن بلدوزر و وسائل مکانیکی سنگین دیگر، خانه‌های مسکونی، انبار کاه و علوفه و طویله احشام ما را با خاک یکسان کردند، و وسائل زندگیمان را با خاک و خاکس‌تر با کامیون به کنار جاده عمومی ساری به سمنان، واقع در پشت روستا ریخته و تلمبار نمودند؛ و به این ترتیب تمام ساختمان‌های ما ظرف چند روز به طور کامل تخریب، تسطیح و خاکبرداری شد. از آنجائی که همگی ما تابع قانون و ضوابط حاکم بر جمهوری اسلامی ایران هستیم، به لحاظ خسارات هنگفتی که بر خلاف قانون و عرف و شرع بر ما وارد شد، و خانه و کاشانه اجدادیمان منهدم گردید، و چنین عملیاتی درشان نظام جمهوری اسلامی ایران نبوده است، به مانند هر تبعه دیگر جمهوری اسلامی، اقدام به طرح شکایت و دادرسی بر علیه مرتکبین این جرائم سنگین نمودیم.
دستورات لازم در جهت رسیدگی به این موضوع، از طرف ریاست محترم دادگستری شهرستان کیاسر صادر گردید، و مامورین پاسگاه پشتکوه به محل مراجعه و مشاهدات خود را در خصوص تخریب، تحریق، تسطیح و خاکبرداری، و به خصوص وجود اثاثیه در کنار جاده عمومی را صورت مجلس نمودند، که در پرونده ضبط شده است. در جریان پیگیری این واقعه از طرف مقام قضائی، عده‌ای از اهالی قراء مجاور ایول از پیرمردان و اعضای شورای اسلامی، به وجود خانه سرا و اراضی زراعی آباء و اجدادی و پیشینه سکونتمان در ایول را شهادت دادند. از طرف دیگر نامه هائی با امضاء تعدادی از مرتکبین جرائم فوق به مقامات بالا، برای کسب اجازه در اقدامات خشن و ابراز نفرت نسبت به ما به لحاظ داشتن آئین دیگری غیر از آئین آنان، درپرونده ضمیمه می‌باشد.
متهمین و مرتکبین این واقعه، مفاد این نامه‌ها را دربرگه‌های تحقیق پاسگاه پشتکوه و به خصوص در برگه‌های بازجوئی اطلاعات شهربانی ساری تائید نمودند.
با این پیش زمینه‌ها، و با مسلم بودن ارتکاب جرم از جانب متهمین، متاسفانه دادگاه بدوی حکمی مغایر دلائل موجود در پرونده صادر نمود، که مورد اعتراضمان قرار گرفت، و پرونده پس از ارسال به دادگاه تجدید نظر، به شعبه هشتم دادگاه ارجاع و تحت شماره ۹۰۰۷۳۲ ثبت گردید. دادگاه محترم شعبه ۸ در جهت رسیدگی به واقعه و کشف حقیقت، اقدامات لازم را مبذول فرمودند. رسیدگی این پرونده تا مرز اثبات صحت ادعایمان و احراز گناهکاری متهمین پیش رفته بود و هنوز به نتیجه قطعی نرسیده بود و ما امیدوارانه در انتظار اجرای عدالت بودیم که اطلاع حاصل نمودیم، ریاست دادگاه اصل ۴۹ قانون اساسی دادگاه انقلاب ساری، طی نامه شماره ۱۷۵/۴۹ مورخه ۲۱/۱۰/۹۲ تقاضای متوقف ماندن رسیدگی پرونده را نمودند، و متاسفانه حضرت حجة الاسلام طالبی ریاست محترم وقت، صریحاً دستور متوقف ماندن رسیدگی پرونده مزبور را صادر فرمودند.
جناب مدیر کل محترم، درست است که ما دارای آئین بهائی هستیم، ولی همگی ما تابعیت کشور مقدس ایران و نظام جمهوری اسلامی را داریم؛ و طبق ضوابط قانونی نظام از حق یکسانی مانند سایر تبعه ایرانی از مزایای قانونی برخورداریم. طبق اصل بیست و دوم قانون اساسی: «حیثیت، جان، حقوق، مسکن و شغل»مان از تعرض مصون است. طبق اصل یکصد و پنجاه و نهم: «مرجع رسمی تظلمات و شکایات دادگستری است». ما که تابع جمهوری اسلامی ایران هستیم، مثل تبعه دیگر ایرانی، برای رسیدگی به ظلم فاحشی که به ما وارد شده بود، به مرجع تظلمات عمومی یعنی دادگستری مراجعه نمودیم. طبق ماده سوم قانون مجازات اسلامی، قوانین جزائی ایران در باره کلیه اشخاصی که در قلمرو جمهوری اسلامی ایران مرتکب جرم شوند، اعمال می‌شود. طبق ماده ششم قانون آئین دادرسی کیفری: «تعقیب امر جزائی و اجرای مجازات که طبق قانون شروع شده باشد موقوف نمی‌شود، مگر در موارد زیر: اول ــ فوت متهم یا محکوم علیه در مجازات‌های شخصی؛ دوم ــ گذشت شاکی یا مدعی خصوصی در جرائم قابل گذشت؛ سوم ــ مشمولان عفو؛ چهارم ــ نسخ مجازات قانونی؛ پنجم ــ اعتبار امر مختومه؛ ششم ــ مرور زمان در مجازات‌های باز دارنده.»
علاوه بر ضوابط قانونی فوق الذکر که لازم الرعایة می‌باشد، مفاد نامه شماره ۱۷۵/۴۹ مورخه ۲۱/۱۰/۹۲ دادگاه اصل ۴۹ قانون اساسی دادگاه انقلاب، دلالت بر این دارد که سرپرستی اموال فرقه بهائیت ایول از تاریخ ۱۸/۸/۹۱ در اختیار ستاد اجرائی فرمان امام قرار گرفته است. در این نامه حتی از صدور حکمی در مورد این اموال اشاره نشده است، و این در حالی است که جرائم اعلام شده مربوط به تیر ماه سال ۱۳۸۹ یعنی دو سال قبل از تحت نظر بودن اموال به وقوع پیوسته است؛ و تحت نظر بودن اموال ما حکایت از سلب مالکیت ما نمی‌نماید، به طوری که همین امسال (پائیز ۹۲) مطابق سنوات گذشته زمین‌های مزروعی خویش را با دستور قضائی ریاست محترم دادگاه کیاسر و نظارت پاسگاه پشتکوه، زیر کشت بردیم و منتظر مساعد بودن هوا جهت کود رساندن و ایام برداشت آن هستیم. سرانجام اینکه طبق قوانین مصرحه حتی اگر هم چنین حکمی صادر گردد، نمی‌تواند عطف به ما سبق شود.
ریاست محترم دادگستری، اقدامات مجرمانهٔ خلاف شئونات اسلامی از طرف عده‌ای نا‌آگاه صورت گرفته که وصف جزائی دارد، و این در حالی است که طبق قوانین مختلف از قانون اساسی و عادی تا فتاوی و روایات موجود، ما دارای حقوق شهروندی هستیم و منشور حقوق شهروندی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران نیز موئید آن است. در همین پرونده فتوائی از طرف بنیان گذار جمهوری اسلامی صادر شده که جان و مال ما به لحاظ اینکه تحت تابعیت ایرانی هستیم، مانند مسلمانان در امان است. جمهوری اسلامی، حکومتی علوی است حکومتی که مولای آن حضرت علی علیه السلام در زمان حاکمیت خود طبق روایات می‌فرمایند: «اگر بشنوم خلخالی را از پای زنی یهودی بربایند، شب خواب به چشمانم راه ندارد.» (یهودیانی که با مسلمانان همواره در حال جنگ بودند.) و یا به روایت دیگر هنگام صدور حکم فرمانداری برای مالک اش‌تر برای کشور مصر می‌فرمایند: «مالک به جائی می‌روی که مردمش یا برادران دینی تواند و یا در خلقت مثل تو می‌باشند لذا با همه یکسان رفتار کن.»
با توجه به مراتب قانونی و واقعیات منعکس در پرونده، حداقل انتظارمان از آن مقام محترم صدور دستور مقتضی برای رفع توقیف رسیدگی و ادامه تحقیق قضائی تا وصول به نتیجه و احقاق حقوقمان می‌باشد. در این راستا حضرت عالی را به حق تعالی و عدالت می‌سپاریم.


رونوشت: ریاست محترم دادگاه اصل ۴۹ برای اتخاذ تصمیم مقتضی قانونی.
قضات محترم دادگاه تجدید نظر، شعبه هشتم
افراد ذیل که همگی از بهائیان ایولی می‌باشند، این نامه را امضا نمودند:
۱ــ عطاءالله موفقی ۸۰ ساله ۱۹ــ روشن موفقی ۵۳ ساله ۳۷ــ روح الامین عالی ۶۳ ساله
۲ــ اسدالله نعیمی ۷۲ ساله ۲۰ــ چنگیز جذبانی ۶۷ ساله ۳۸ــ افشین موفقی ۳۵ ساله
۳ــ قمر موفقی ۶۷ ساله ۲۱ــ کمال اکبری ۴۶ ساله ۳۹ــ شاهرخ موفقی ۳۷ ساله
۴ــ سید مهرانه حسینی ۵۸ ساله ۲۲ــ علی احمدی ۵۶ ساله ۴۰ــ عطرالله موفقی ۶۱ ساله
۵ــ یوسفعلی احمدی ۸۷ ساله ۲۳ــ علی جذبانی ۵۶ ساله ۴۱ــ ناتالی درخشان ۴۵ ساله
۶ــ عزیز موفقی ایولی ۸۱ ساله ۲۴ــ روح الله روحانی ۶۷ ساله ۴۲ــ حسین ثابتیان ایولی ۵۶ ساله
۷ــ فخریه عالیشاهی ۶۹ ساله ۲۵ــ حجت خردمند ۷۳ ساله ۴۳ــ بهارالله ثابتیان ۵۷ ساله
۸ــ خیرالنساء بینائی ۷۳ ساله ۲۶ــ حسین احمدی ۵۶ ساله ۴۴ــ فریدون روحانی ۵۸ ساله
۹ــ فرج الله نعیمی ایولی ۵۱ ساله ۲۷ــ اکبر موفقی ۵۶ ساله ۴۵ــ سید علی اکبر حسینی ۵۴ ساله
۱۰ــ سعادت روحانی ۴۸ ساله ۲۸ــ سید محمد درخشان ۶۹ ساله ۴۶ــ محمد موفقی ۴۶ ساله
۱۱ــ رحمان روحانی ۵۱ ساله ۲۹ــ نجات الله لقائی ۶۶ ساله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۲ــ حرمت صادقی ۵۱ ساله ۳۰ــ ثمریه اکبری ۸۰ ساله
۱۳ــ علی پیری ۵۸ ساله ۳۱ــ، سید بدیع صادقی ۷۵ ساله
۱۴ــ فرامرز روحانی ۶۴ ساله ۳۲ــ داریوش موفقی ۴۷ ساله
۱۵ــ عبدالباقی روحانی ۸۸ ساله ۳۳ــ گلوردی موفقی ۵۶ ساله
۱۶ــ مرتضی موفقی ۵۵ ساله ۳۴ــ کورش احمدی ۴۲ ساله
۱۷ــ حسین صادقی ۵۵ ساله ۳۵ــ جمال موفقی ۶۱ ساله
۱۸ــ ذات الله دارابی ۵۲ ساله ۳۶ــ فخرالدین اکبری ۵۳ ساله

اجرای حکم دو خواهر بهایی ساکن مشهد

خبرگزاری هرانا – صبح روز یکشنبه ۱۰ فروردین ماه ماموران وزارت اطلاعات دو شهروند بهایی ساکن مشهد به نامهای «نواخلوصی» و «نیکا خلوصی» بازداشت شدند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، صبح روز یک شنبه ۱۰ فروردین ماه ماموران وزارت اطلاعات در مشهد به منزل «نوا خلوصی» شهروند بهایی ساکن مشهد مراجعه کرده و نامبرده را بازداشت نمودند. در همین روز، ماموران وزارت اطلاعات، خواهر وی به نام «نیکا خلوصی» را که همراه مادر و پدرش برای مسافرت نوروزی در شهر بابلسر بسر میبرده است را هم بازداشت می‌کنند.
یاداوری می‌شود، به حکم دادگاه انقلاب مشهد این دو خواهر بهایی به اتهام تبلیغ علیه نظام و عضویت در تشکیلات بهایی به حبس تعزیری محکوم شده‌اند که طبق حکم مزبور «نیکا خلوصی» به شش سال حبس و «نوا خلوصی» به ۴ سال و نیم حبس تعزیری محکوم می‌باشند.

Monday 24 March 2014

نوروز در آثار بهائی


حضرت عبدالبهاء در یوم اول شهر البهاء مطابق 21 مارچ سنه 1915 ، اول نوروز فرمودند قوله الاحلی 
در سال دو نقطه اعتدالست که آفتاب از افق آن طلوع مینماید. یکی نقطه اعتدال ربیعی است که آفتاب در برج حمل داخل می شود آنرا نوروز می گویند. و یکی نقطه اعتدال خریفی است که آفتاب در برج میزان داخل میشود که او را مهرجان میگویند. در این دو وقت آفتاب از افق اعتدال طلوع می کند و زمین را بدو قوس منقسم می کند که جمیع کائنات از باغ و راغ و کوه و دشت و صحرا مرده است و در این فصل زنده میشود. افسرده و پژمرده بود ، تر و تازه میگردد. چه طراوتی چه حلاوتی چه نورانیتی چه روحانیتی حاصل می شود.فی الحقیقه در ایران خوب عید میگیرند.معلوم است که عید می گیرند بصورت تنها نیست. اوقاتیکه من در ایران بودم چه قیامتی می کردند. خصوصاً در دهات جمیع اسباب سرور را فراهم میآوردند. اگرچه حال تخفیف داده اند باز هم خوب عید می گیرند. این عید از قدیم الایام محترم بوده. حضرت اعلی روحی له الفداء تجدید نمودند و جمال قدم هم در کتاب اقدس تاکید و تصریح فرمودند. انتهی.



خطابه مبارک درباره عید نوروز :
از عادات قدیمه است که هر ملتی از ملل را ایام سرور عمومی است که جمیع ملّت در آنروز سرور و شادمانی کنند و اسباب عیش و عشرت فراهم آرند. یعنی یکروز از ایّام سنه را که در آن روز واقعهء عظیمی و امر جلیلی رخ داده آنرا انتخاب نمایند و در آنروز نهایت سرور ، نهایت حبور و نهایت شادمانی ظاهر کنند. دیدن یکدیگر نمایند و اگر چنانچه بین نفوس کدورتی حاصل درآن روز آشتی کنند و آن دلشکستگی زائل شود. دوباره بالفت و محبّت پردازند.
چون در روز نوروز از برای ایرانیان امور عظیمه واقع شد لهذا ملّت ایران یوم نوروز را فیروز دانسته و آنرا عید ملّی قرار دادند. فی الحقیقه این روز بسیار مبارکست زیرا بدایت اعتدال ربیعی و اوّل بهار جهت شمالی است و جميع کاينات ارضيّه چه اشجار چه حيوان چه انسان جان تازه يابد و از نسيم جان پرور نشاطی جديد حاصل کند ، حياتی تازه يابد و حشر و نشر بديع رخ بگشايد زيرا فصل ربيع است و در کاينات حرکت عمومی بديع

حضرت عبدالبهاء میفرمایند

بمبئی - مدیر محترم جریده لامپ
ای مدیر محترم معارف پرور و خیرخواه عموم بشر. ایران وقتی بهشت برین بود و آئینی نازنین داشت، اهالی ایران سردفتر علم و عرفان بودند و دانایان ایران مربّی و معلّم نوع انسان. عزّتش پایدار بود و صیت عظمتش جهانگیر. اخلاقش فضائل عالم انسانی و اطوارش کمالات رحمانی. ولی افسوس که آن روشنائی رو به تاریکی نهاد و اهل ایران با یکدیگر در آویختند تا به طوائف دیگر آمیختند. خاک ایران جولانگاه بیگانگان شد و ملل شرق و غرب هجوم کردند و بنیان قدیم ایرانیان به تزلزل آمد و بنیاد بر افتاد. آن بهشت برین گلخن غمگین گشت و آن افق روشن به ابرهای تیره متواری شد. نشانه ای از فضائل پیشین نماند و از اوج عزّت به حضیض ذلّت افتاد

نوروزتان مبارک


در روضه قلب جز گل عشق مکار و از ذيل بلبل حبّ و شوق دست مدار . مصاحبت ابرار را غنيمت دان و از مرافقت اشرار دست و دل هر دو بردار .

ــــــــــــــــــــــــ نوروزتان مبارک
ـــــــــــــــــــــ