Friday 9 October 2009

: نيکلا، نويسندهي فرانسوی که تاريخ حضرت باب را نوشته است، مي گويد

«او خود را براى عالم بشريّت قربانى کرد و براى آن روح و جسم خود را فدا کرد و براى آن تحمل هرگونه محروميّت و ديدن هر نوع بی شرمى و ناسزا و شکنجه و حتّى شهادت را نمود و بالاخره با خون خود پيمان نامهي اخوت عمومى را مهر و امضا کرد و مانند مسيح با حيات خود بهاى اعلان سلطنت موافقت و مرافقت و انصاف و محبّت نوع را ادا نمود.» [۲۳]

دورهي کوتاه شش سالهي رسالت حضرت باب، از جهتی، نشان تحوّل ناگهانی و شگفتآور به سوی معرفت جهانی بود که حضرت باب عالم انسانی را به آن دعوت فرمود. از زمان اظهار امر شجاعانه ی حضرت باب در نيمهي قرن نوزدهم تا حال، پيشرفت های بینظير علم و صنعت به راستی اوّلين پرتوهای جامعهي جهانی را آشکار ساخته است. حضرت باب در مقام «النقطه التي ذوت بها من ذوت» (یعنی: نقطه ای که همه چیز از آن وجود یافت)[۲۴]، دورهی جدید و فوق العاده ای را در تاریخ اختراعات و اکتشافات بشری آغاز فرمودند. «نسائم عرفان» الهی «عقول» را «به حرکت» و «ارواح را به اهتزاز» آورده بود