Thursday 19 September 2013

هوالله تا جان ندهی ، به جانان نرسی ... تا منقطع نشوی ، متمتع نگردی... تا نسوزی نیافروزی ، تا نگریی نخندی.. پس از خدا بخواه که جام لبریزی از این باده فرح انگیز در کام این ناکام ریزد. و البهاء علیک ع ع




«به من گفتند آزاد هستی؛ ما می‌خواهیم همه زندانیان آزاد شوند»

نسرین ستوده ساعتی پس از آزادی

پس از سالها...دلتنگی ها پایان یافت. نسرین جان خوش آمدی


"هفت تن از زندانیان سیاسی زن محبوس در زندان اوین آزاد شدند."


پایان حبس محبوبه کرمی و مهسا امرآبادی که از بازداشت شدگان بعد از اعتراضات مردمی سال ۸۸ بودند در حالی است که تنها چند ماه به اتمام دوران محکومیت آنها مانده بود. 
مریم جلیلی، میترا رحمتی، فرح واضحان، ژیلا مکوندی و کفایت ملک محمدی از زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین نیز به طور مشروط آزاد شده اند

Tuesday 10 September 2013

نسرین ستوده قانون مجازات اسلامی در مورد قتل بهاییان را به چالش کشید


نسرین ستوده، وکیل زندانی که به تازگی وارد چهارمین سال از دوران محکومیت حبس شش ساله‌ی خود شده، با اشاره به قتل عطاءالله رضوانی، یک شهروند بهایی در بندرعباس، قانون مجازات اسلامی در خصوص قتل افراد غیرمسلمان را مورد پرسش قرار داده است.

در نقل‌قولی که رضا خندان، همسر خانم ستوده، در صفحه‌ی شخصی‌اش از او منتشر کرده، وی از مقامات قضایی جمهوری اسلامی پرسیده که «اگر آمر و قاتل آقای عطاءالله رضوانی را پیدا کنید و بخواهید بر اساس قانون با او رفتار کنید قاتل یا قاتلان چه مجازاتی خواهند داشت؟ آیا جز این است که در صورت مسلمان بودن قاتل، بر اساس ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی اصلا مجازات نخواهد شد و فقط چند تومان باید به خانواده‌ی مقتول پول پرداخت کند؟

خانم ستوده در ادامه با توضیح اینکه بر اساس قانون مجازات اسلامی، چنان‌چه فردی مسلمان، فرد غیر مسلمانی را بکشد، با قصاص، زندان و یا مجازات دیگری روبه‌رو نخواهد شد، خاطرنشان کرده که «البته تمام این بحث‌ها زمانی مطرح خواهد شد که اراده‌ای برای شناسایی و معرفی قاتل یا قاتلان وجود داشته باشد. در حالی که تا این لحظه هیچ نشانه‌ای از وجود چنین اراده‌ای دیده نمی‌شود».

عطاءالله رضوانی، شامگاه شنبه (۲ شهریور-۲۴ آگِست)، پس از خروج از منزل دوستش، توسط افراد مسلح ناشناسی که احتمالا در اتومبیل وی کمین کرده بودند، ربوده شد و در محل خلوتی در نزدیکی ایستگاه راه‌آهن در حومۀ بندرعباس، با شلیک گلوله از پشت سر به قتل رسید.

این شهروند بهایی عضو یک هیات سه نفره موسوم به «خادمان جامعه بهایی» بود و پیش از این چندین بار به خاطر فعالیت‌های اجتماعی و خیریه‌ی خود، از سوی نهادهای امنیتی و به ویژه دفتر امام جمعه شهر مورد تهدید قرار گرفته بود.

به دنبال قتل آقای رضوانی، ۴۷ تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان رجایی‌شهر کرج با انتشار نامه‌ای «خواستار تحقیقات هرچه سریع‌تر و محاکمه‌ی آمرین و عاملین این قتل در دادگاه‌های صالحه» شدند.

در نامه‌ی این زندانیان با اشاره به سابقه‌ی تهدید، بازداشت و احضارهای متعدد عطاءالله رضوانی و اعضای خانواده‌اش، و نیز وقوع اتفاق‌های مشابه منجر به قتل یا جراحت جدی در خصوص دیگر شهروندان بهایی در سال‌های اخیر، تاکید شده که «رسیدگی سریع و عادلانه به این موضوع ضامن حق اولیه امنیت و آسایش آحاد مردم ایران خواهد بود»

Monday 2 September 2013

اگر سوال کنیم که چرا هنوز احبا ایران در دریای مهن و تضییقات هستند ، جواب را در این بیان مبارک میابیم


قسمتی از توقیع مبارک حضرت ولی امرالله: اگر چنانچه در مستقبل ايام آفات گوناگون آن سرزمين را احاطه نمايد و انقلاب كشوري بر تضييقات حاليه و محن وارده متواتره بيفزايد و افق آن اقليم جليل تاريكتر گردد ملول و اندوهگين مگرديد و از مسلك و منهج قويم خويش كه مواظبت و سعي مستمر متمادي در ازدياد و استحكام و اشتهار و اعزاز مؤسسات امريه است سر موئي منحرف مگرديد. استخلاص اين فئه مظلوم بيگناه از قيود اسارت و چنگ ارباب ظلم و عداوت، ضوضا و هيجان عمومي را مقتضي و حصول عزت و رخاء و آسايش حقيقي از براي اهل بها، مقاومت و ممانعت و شور و آشوب اهل حقد و جفا را مستلزم؛ پس اگر چنانچه تلاطم درياي بلا ازدياد يابد و طوفان محن و رزايا از شش جهت آن جمعيت مظلوم را احاطه نمايد به حق اليقين بدانيد و آني متردد نمانيد كه ميعاد نجات و ميقات جلوه موعوده ديرينه نزديك گشته و وسائل اخيره فوز و نصرت عظمي از براي ملت ستمديده بها در آن كشور مهيا و فراهم شده. قدم ثابت لازم و عزم راسخ واجب تا اين مراحل باقيه طي گردد و مقصود و آمال اهل بهاء در اعلي المقامات پديدار گردد و جلوه ئي حيرت انگيز نمايد. هذه سنَّه الله و لَن تَجِد لسنَّته تبديلاً.

توقيعات مباركه ج 3 ص 51

جایگاه این شهیدان ، عرش اعلای خداست

جایگاه این شهیدان ، عرش اعلای خداست 

چشم دنیا گر به جای اشک ، خون بارد ، رواست 
عالم انسان ، عزادار شهیدان بهاء ست 

خاک ایران بار دیگر گشته میدان قتال 
این سفر ، بی جنگ و بی لشکر ، بساط کربلاست 

دور شمع امر حقّ ، پروانگان ، پر پر زنان 
نیست پروا عاشقان را ، سوختن شرط لقا ست

دشمن خونریز ، اگر دستش به خون آلوده است
جایگاه این شهیدان ، عرش اعلای خداست

اهل حقّ را جانفشانی و فدا شایسته است
منکر دین خدا را قتل و عُدوان اقتضا ست

آن فداکاری کند در خدمت نوع بشر
این خطاکاری کند ، چون فطرتاً اهل جفاست

آه مظلومان بسوزد ، خرمن هستیِ ظلم
حسرت و یأس و پشیمانی ، جزای اشقیا ست

بندرعباس، شهری که حضرت عبدالبها آن را از خود دانسته و فرمودند:
این بندر، بندر من است، به سوگ نشست.

جناب آقای عطاء الله رضوانی، به ضرب گلوله جان به جان آفرین تسلیم نمودند. ایشان از اعضای هیئت خادمین بندرعباس بودند و بعد از تعطیلی تشکیلات نیز با اینکه ایشان بارها از طرف اطلاعات بندرعباس مورد تهدید قرار گرفته بودند،باز هم به این شهر عزیز و
مردمان آن خدمت می کردند