Monday 26 August 2013

یادی از سر کار خانم مهوش ثابت یکی‌ از مدیران جامعه بهاییأن ایران در زندان

توتنها نیستی 
ای مرغ شبخوان سحر آوا 
به خون پاشِ دهان ، کنج قفس ، با قفل زندان می کنی نجوا 
سخن می گویی از دیروز و از امروز و از فردا .... و از فردای فردا ها 
و پژواک صدایت می خراشد ، شیشهٔ عمر دیوان را 
و نقبی می زند تا هر کجا و نا کجای برزخ تاریخ
تو تنها نیستی
در چهار دیواری که طولش کمتر از عرض است و عرضش کمتر از طول است ،
و در اندیشهٔ مزدوران جور و جهل معقول است ،
طپش های دلم با توست
درود و آفرین عاشقان رهگذر با توست
خروش اشک های مادران خون جگر با توست
و می دانم ندارد قابلی ،
اما دعای این حقیرِ در بدر با توست
تو ای مرغ سحر آوا ،
تو روزی از قفس آزاد خواهی شد
وآنگه نوبت پرواز خواد شد
و آغوش من و ... من ها
به رویت باز خواهد شد
و اشک شادمانی ، شهر را از قهر خواهد شست
و از هر قطرهٔ اشکی ،
هزاران گُل خواهد رُست
و خواهی دید که مرد و زن ،
تو را در چشمهٔ خورشید می شویند
و سر در گوش یکدیگر سرود مهر می گویند
و راه عشق می پویند ....


مهوش ثابت، شهروند بهایی ، در سال ۱٩۵٣ در اردستان بدنیا آمد و هنگامی که در کلاس پنجم دبستان بود به تهران نقل مکان کرد. او در رشتۀ روانشناسی ، دانشنامهٔ لیسانس دارد. کارِ حرفه‌ ای‌ اش را به عنوان معلم شروع کرد و بعداً به مدیریت چند مدرسه منصوب گردید . در راستای تخصص حرفه‌ ای خویش، با کمیتۀ ملی سوادآموزی ایران همکاری داشت . قبل از این که به علت اعتقاد به آئین بهائی از کار دولتی خود در بخش تعلیم و تربیت اخراج شود، معلم و مدیر دبستان بوده و ۱۵ سال مدیریت مؤسسۀ آموزش عالی بهائی (مؤسسۀ علمی آزاد) ، را برعهده داشت . این مؤسسه امکانی برای تحصیلات عالیه در اختیار جوانان بهائی قرار می‌ دهد. بعد از انقلاب اسلامی، مانند هزاران مُدَرّس دیگر بهائی ، از کار خود اخراج و از اشتغال به هرگونه کار آموزشی دولتی محروم شد. او و همسرش، سیاوش ثابت، دو فرزند بزرگ‌سال دارند. وی عضو گروه «یاران ایران» است،‌ یاران ایران نام گروهی است که فعالیت‌های اداری جامعه بهائی را در غیاب «محفل روحانی ملی» که به دستور نظام جمهوری اسلامی تعطیل شد ، در ایران هدایت می‌ کردند . مهوش ثابت که یکی از هفت مدیر جامعه بهایی ایران است ، زودتر از شش نفر دیگر در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۸۶ در منزلش بازداشت شد. وی بعد از بازداشت به بند ۲۰۹ زندان اوین و سلول‌های انفرادی انتقال یافت .مهوش ماه‌ها در سلول‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین با کم‌ ترین امکانات و در شرایط سخت به سر برد . در تاریخ ۲۳ بهمن ماه سال ۱۳۸۷ دادسرای امنیت تهران از صدور قرار مجرمیّت برای وی وشش تن دیگر از مدیران جامعه بهایی به اتهام : «جاسوسی برای اسرائیل، توهین به مقدسات و تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی»، خبر داد. این در حالی بود که وکیل وی تا این زمان موفق به خواندن پروندهٔ او نشده بود. اولین جلسه دادگاه بعد از گذشت حدود ۲۰ ماه ، روز ۲۲ دی ۱۳۸۸ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی برگزار و در طی این جلسه هیچ حکمی صادر نشد و ادامه دادرسی به جلسات آینده موکول گردید ، در تاریخ ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ ماه ، دادگاه مهوش و شش رهبر جامعه‌ بهایی برگزار نشده و به ۲۳ فروردین ماه ۱۳۸۹ موکول و در آن تاریخ برگزار شد. پس از ماه‌ها بازداشت و تعویق چند باره دادگاه ، آخرین جلسات رسیدگى به اتهام‌های مهوش و دیگر مدیران جامعه بهایی در اواخر خرداد ماه ۱۳۸۹ برگزار و پس از سه روز به پایان رسید. سرانجام شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب در مرداد ماه سال ۱۳۸۹هفت شهروند بهایی را به اتهام «جاسوسى، اقدام علیه امنیت کشور و محاربه» به ۲۰ سال زندان محکوم کرد. در حالی که مهوش ثابت و شش رهبر دیگر جامعه بهایی بر خلاف قوانین، بیش از ۸۰۰ روز در «بازداشت موقت» به سر برده بودند . مهوش ثابت هم‌اکنون در زندان اوین     در حال سپری کردن دوران محکومیت خود است . خداوند یار و پشتیبان این هفت مظلوم بی گناه 
باشد 

No comments:

Post a Comment