Saturday 8 August 2009

ترک تعصّبات مذهبی و دینی


: حضرت عبدالبهاء ميفرمايند 

" همه بايد تعصّبات را ترک کنند حتّی به کنائس و معابد و مساجد
يکديگر بروند زيرا در جميع اين معابد ذکر الهی ميشود و همه برای عبادت
حقّ مجتمع ميشوند چه فرق ميکند هيچيک شيطان را نمی‌پرستد. مسلمين بايد
به کليساهای مسيحيان و کنائس کليميان بروند و بالعکس ديگران هم بايد
به مساجد مسلمين بروند. اين نفوس محض تقاليد و تعصّباتی که ما انزل اللّه بها
من سلطان از يکديگر اجتناب ميورز‌ند .در امريکا من به کنيسهء يهود که
شبيه به کليساهای مسيحيان بود رفتم همه را ديدم که بعبادت خدا مشغولند.
در بسياری از اين مجامع بآنها گفتم اساس اديان الهی يکی است و برای آنها
دلائل حقّيّت انبيای الهی و مظاهر مقدّسه را تشريح کردم و آنان را تشويق
نمودم که از تقليد کورکورانه بپرهيزند پيشوايان قوم و رؤسا بمعابد يکديگر
بروند و از اساس اديان و تعاليم اصليّهء الهيّه صحبت بدارند و در کمال اتّحاد
و يگانگی و الفت در معابد يکديگر بعبادت پردازند و تعصّبات را ترک کنند".


منبع و مأخذ: بهاءالله و عصر جدید ، ص 138
تألیف: ج . ای . اسلمنت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

و در انجمنی در امريکا فرمودند : " همچنين شرايع الهيّهء
مظاهر مقدّسه هرچند بصورت ظاهر و نام مختلف است ولی در حقيقت
يکی است . انسان بايد عاشق نور باشد از هر مطلعی طالع شود ، عاشق
گل باشد از هر خاکی برويد ، طالب حقيقت باشد از هر مصدری ظاهر
شود. تعلّق به فانوس دوست داشتن نور نيست، علاقه بخاک لطفی ندارد امّا
تمتّع از گل سرخ که از خاک روئيده است ارزش دارد. علاقه به درخت
نفعی ندارد چشيدن ميوه سود ميبخشد. انسان بايد از ميوه‌های لذيذ از هر
درختی ظاهر يا در هر جا يافت شود استفاده کند، کلمهء حقيقت از هر
زبانی خارج شود بايد مورد قبول قرار گيرد، حقايق مطلقه در هر کتابی
باشد بايد پذيرفته شود. اگر ما متعصّب باشيم اين تعصّب باعث محروميّت
و جهالت است . جنگ و نزاع ميان اديان و ملل و اجناس منبعث از سوء
تفاهم است اگر ما دربارهء اديان تحقيق کنيم تا مبادی مکنونه در اصول
اساسی آنها را کشف نمائيم ملتفت خواهيم شد که همه توافق دارند زيرا
حقايق اصليّهء آنها يکی است و متعدّد نيست. باين وسيله است که اهل اديان
در دنيا ميتوانند بنقطهء وحدت برسند.


منبع و مأخذ: خطابهء مبارک در ٢٨ ماه می ١٩١٢ در معبد متروپوليتن نقل از کتاب :

( ص ١٥١-١٥٢ ( ترجمه 

No comments:

Post a Comment